کسی که محافظ گنجینه است. متصدی خزینه. خزینه دار: بسی گنجهای گرانمایه برد به گنجینه داران خسرو سپرد. نظامی. جواهر به گنجینه داران سپار ولی راز را خویشتن پاس دار. سعدی (بوستان). و رجوع به گنجینه سنج و گنجینه گشای شود
کسی که محافظ گنجینه است. متصدی خزینه. خزینه دار: بسی گنجهای گرانمایه برد به گنجینه داران خسرو سپرد. نظامی. جواهر به گنجینه داران سپار ولی راز را خویشتن پاس دار. سعدی (بوستان). و رجوع به گنجینه سنج و گنجینه گشای شود